![]() |
![]() |
لب کوبری تشنه
ولبانی غنچه
خشکِ عطش
درآغوش
یک بغل آتش
عطشواره
واله و سرگشته
پرپر بردوش
درنگاه عمیق آن
حُسن حصین دریای نور
وشرم بر پیشانی
عرق بر عرق
از بی آبی و بی یاری
الهی
رضاً بر رضاءک
از خاک تا بَرِ افلاک
گریه خون از آسمان
شورش موج از
بحر عروج
ولی دو چشم کوچک ونیلی
رنگ در رنگ
هفت دریا برای دیدن یک
قطره آب، آب ناب
که ناگاه
به یکباره
دشنۀ نامرد
پاره پاره کرد
آن گل دُردانه، شش ماهه
الهی
رضاً بر رضاءک
یک بغل گل
سرخ سرخ
در آغوش
از عطش خاموش
خاموش
خدایا ..............
اولین فرمان الهی
شهادت بانوی دو عالم بر فرزند غائبش و تمام شیعیان آن حضرت تسلیت ب
همه آرزویم اینست...
نمی دانم...
[عناوین آرشیوشده]
![]() |
![]() |