![]() |
![]() |
باران بی گاه سحر گاهی
گلبرگ ها را چیده و برده است
و تو کنار میز بر فرش مییابی
آن سرخ کوچک را.
و یادمی اری
باران جر جر را
و تندر ترکیده را در گرگ و میش صبح
((_ای داد
امسال هم این گونه دیدی مرد!...))
و میبری با توده گلبرگ های سیب
در خاک بسپاریش.
از چاوشان سر خوش نو روز
ماهی فروشانی که می آید
از آن سر تاریخ
با دیدگانی .تکه ای خورشید
و نعره ای آبی
تا سفره ی عید تو رارنگین بیارایند
با رقصی از قرمز
با تنگی از ماهی .
خدایا ..............
اولین فرمان الهی
شهادت بانوی دو عالم بر فرزند غائبش و تمام شیعیان آن حضرت تسلیت ب
همه آرزویم اینست...
نمی دانم...
[عناوین آرشیوشده]
![]() |
![]() |